جدول جو
جدول جو

معنی گوی زر - جستجوی لغت در جدول جو

گوی زر
(یِ زَ)
گوی زرین. گوی که از زر باشد، کنایه از آفتاب است. (برهان قاطع) (انجمن آرا) (ناظم الاطباء). شمس. خورشید. گوی زرین:
بدرد جیب آسمان و بر او
گوی زر آشکار بندد صبح.
خاقانی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گوش بر
تصویر گوش بر
کسی که با حیله و نیرنگ چیزی از کسی بگیرد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از روی زرد
تصویر روی زرد
زرد چهره، کنایه از شرمسار، شرمنده، خجل
فرهنگ فارسی عمید
(یِ زَرْ ری)
گوی که از زر باشد، آفتاب. خورشید. شمس. رجوع به گوی زر شود
لغت نامه دهخدا
(خُ)
معرّق. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
تصویری از قوی زور
تصویر قوی زور
زورمند آنکه دارای زور بسیار است زورمند نیرومند
فرهنگ لغت هوشیار
سخنی که بشخصی گویند تا وقتی بکار او یادیگری آید، سخنی که یکبار شنیده شده باشد، بگوش خوردن شنیده شدن
فرهنگ لغت هوشیار
گیاهی است از تیره نرگسیها با برگهای بسیار ضخیم دارای دندانه های خاردار و ساقه زیرین ستبر. رشته های سلولز های برگهای این گیاه در نساجی مورد استفاده است صباره الصبر الامر یکی صبر آمریکایی صبر آمریکایی آگاو آقاو برگ خنجری آجاو آمریکا صبر آغاجی، سنفیتون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گول زن
تصویر گول زن
فریب دهنده فریبنده
فرهنگ لغت هوشیار
ضربت زدن به گوی بوسیله چوگان، بازی گوی و چوگان کردن: ایشان استعداد کرده بودند تا روز گوی زدن آمد، انجام دادن کاری: فراغ دلت هست و نیروی تن چو میدان فراخ است گویی بزن. (نظامی)، سبقت گرفتن، پیش افتادن، یا گوی تنهایی زدن، گوشه نشینی کردن انزوا گزیدن، یا گوی سلطنت زدن، سلطنت کردن فرمانروایی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گوش بر
تصویر گوش بر
شخص حیله باز و نیرنگ زن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روی گر
تصویر روی گر
آنکه آلات رویین سازد صفار، آنکه ظروف فلزی را سفید کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روی گر
تصویر روی گر
((گَ))
کسی که ظروف رویین می سازد، کسی که ظروف فلزی را صیقل داده سفید می کند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قوی تر
تصویر قوی تر
أقوًى
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از قوی تر
تصویر قوی تر
Stronger
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از قوی تر
تصویر قوی تر
plus fort
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از قوی تر
تصویر قوی تر
より強い
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از قوی تر
تصویر قوی تر
daha güçlü
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از قوی تر
تصویر قوی تر
زیادہ مضبوط
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از قوی تر
تصویر قوی تر
nguvu zaidi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از قوی تر
تصویر قوی تر
แข็งแรงขึ้น
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از قوی تر
تصویر قوی تر
আরও শক্তিশালী
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از قوی تر
تصویر قوی تر
חָזוּק יוֹתֵר
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از قوی تر
تصویر قوی تر
更强壮的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از قوی تر
تصویر قوی تر
più forte
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از قوی تر
تصویر قوی تر
더 강한
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از قوی تر
تصویر قوی تر
lebih kuat
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از قوی تر
تصویر قوی تر
अधिक मजबूत
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از قوی تر
تصویر قوی تر
sterker
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از قوی تر
تصویر قوی تر
más fuerte
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از قوی تر
تصویر قوی تر
silniejszy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از قوی تر
تصویر قوی تر
stärker
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از قوی تر
تصویر قوی تر
более сильный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از قوی تر
تصویر قوی تر
mais forte
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از قوی تر
تصویر قوی تر
сильніший
دیکشنری فارسی به اوکراینی